صفحه اصلی / عمومی / بیست بازیکن برتر دنیای فوتبال که در فقر بزرگ شده اند

بیست بازیکن برتر دنیای فوتبال که در فقر بزرگ شده اند

ad banner

در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به بیست بازیکن بزرگ ورزش دنیای فوتبال که دوران کودکی خود را به سختی گذرانده و در فقر رشد کرده اند.

فوتبال بازی‌ای است که به بازی مردم معروف است. کمتر ورزشی را می توانید پیدا کنید که با کمترین امکانات و با محدودیت های زیاد بازی شود. وقتی دروازه و تیرک در کار نباشد، چند تکه سنگ این کار را انجام می دهند. چند لباس و جوراب گرد شده در یکدیگر، نبودن توپ را جبران می کند. بدون توجه به حضور در چه محله‌ای، خیابان‌های گرد و غبار گرفته می‌تواند به مانند تئاتری برای این رویاها باشد. خود این ورزش تلفیقی از فرهنگ های دسته جمعی و فردی است و برای برخی دیگر به مانند فراری از زندگی عادی و این نزاع اقتصادی در زندگی باشد. فقر می تواند انگیزه بزرگی برای این تصمیم باشد، حتی اگر یکی از تراژیک ترین اتفاقات طبیعت باشد. فوتبال برای مدتی طولانی ایست که وسیله ای برای مردان و زنان محلات فقیرنشین برای بهبود دادن وضعیت مالی خود بوده است. زیبایی این امر آنجاست که موفقیت در این راه تنها به مسائل مالی و بالابردن سطح زندگی خانواده بر نمی گردد بلکه هزاران طرفدار نیز لذت خوشحالی از رسیدن به این موفقیت ها را خواهند چشید. داستان های جالب توجهی در مورد زندگی افراد مختلف شاغل در این ورزش شگفت انگیز وجود دارد. در این مقاله به بررسی ۲۰ بازیکن بزرگ دنیای فوتبال پرداخته ایم که طعم فقر را کاملاً چشیده اند. بعضی از آن ها هنوز در بالاترین سطح فوتبال خود هستند و برخی دیگر کمی از اوج خود فاصله گرفتند و یا بازنشسته شده‌اند.

بیست بازیکن بزرگ دنیای فوتبال با گذشته ای در فقر

۲۰. آدریانو (برزیل)

او همان آدریانویی است که زمانی یکی از بهترین مهاجمان دنیای فوتبال بود. قبل از اینکه ناسازگاری ها و مشکلات شخصی دوران فوتبالش را به تباهی برساند، قبل از اینکه آدریانو بتواند برای تیم هایی مثل پارما و اینتر به میدان برود او یک پسر بچه بود که در فقر مطلق ریو دو ژانیرو گرفتار شده بود اما رویای یک زندگی سطح بالا و داشتن شانسی برای خریدن یک عمارت برای مادرش را داشت. آدریانو راه خود را از ویلا کروزیو، جایی که با کشته شدن یک خبرنگار تلویزیونی به نام تیم لوپز در سال ۲۰۰۲ بدنام شده بود جدا کرد. با تیم فلامینگو قرارداد امضا کرد و به سرعت قبل از تولد ۲۰ سالگی اش به ایتالیا رفت.

۱۹. استیون پیه نار (آفریقای جنوبی)

بزرگ شدن در دوران آپارتاید در آفریقای جنوبی جای خطرناکی برای استیون پیه نار بود. کسی که خود را بومی وستبری در ژوهانسبورگ می داند. جایی که سراسر از نزاع و خشونت بود. پیه نار توسط مادرش از نشستن روی مبل و تماشای تلویزیون محروم بود زیرا ترس این را داشت که یک گلوله مستقیم از شیشه رد شده و به پسرش آسیب برساند بنابراین او مجبور بود همیشه کف زمین بشیند. بازیکن سابق تیم اورتون همچنین بارها از مواجهه با نزاع های نژادی در مورد رنگ پوست خود و از خوشحالی خود درباره سقوط آپارتاید در سال ۱۹۹۴ سخن گفته است. در حالیکه به وسیله فوتبال پیه نار توانست از خطرات موجود در وستبری فرار کند، خیلی از اهالی آن محله نتوانستند این کار را انجام دهند. مدت کوتاهی پس از پیوستن او به تیم آژاکس، یکی از دوستان صمیمی استیون به طرز غم انگیزی ناپدید و سپس کشته شد. پیه نار این اتفاقات را بسیار دردناک خوانده و صحبت در مورد آن را ناراحت کننده می داند.

۱۸. یوری ژیرکوف (روسیه)

برای یوری ژیرکوف، فوتبال راهی ابتدایی برای فرار از یک خانه تنگ و کوچک بود که شش عضو خانواده اش در یک اتاق کوچک اقامت داشتند. ژیرکوف جوان همواره بیرون از خانه و در نزدیکی خانه همسایه هایش در حال توپ بازی کردن بود و برای بازگشت به خانه تا خوابیدن تمام اعضای خانواده صبر می کرد. او در یک تخت تاشده می خوابید و تمرینات تابستانه را به دلیل کمک به خانواده برای جمع آوری آذوقه در زمستان از دست می داد. جالب است بدانید اولین حقوق ژیرکوف از فوتبال هم به صورت غذا بود. در ۲۰ سالگی توانست با زسکا مسکو قرارداد امضاء کند و شرایط مالی مناسب برای دیدن ورزش مورد علاقه اش از تلویزیون را در خانه شخصی خود پیدا کند.

۱۷. الکساندر هلب (بلاروس)

در ابتدا باید بدانید الکساندر هلب هنوز در مستطیل سبز توپ می زند. او ۳۸ ساله است و پیراهن تیم باته بوریسف را بر تن دارد. بازیکن سابق تیم آرسنال گذشتۀ سختی را پشت سر گذاشته است. بزرگ شدن زیر سایۀ فاجعۀ چرنوبیل به عنوان یک نوجوان در بلاروس اتفاق تلخی است. پدر هلب به عنوان داوطلب برای تخریب خانه های غیر قابل سکونت مورد تشعشع هسته ای حضور یافت. چیزی که باعث شد بعدها مشکلات قلبی شدیدی برایش به وجود بیاید. هلب جوان با تنها یک جفت کفش برای فوتبال دوران نوجوانی اش را در خیابان های مینسک گذراند تا نامی برای خود دست و پا کند و فرصت بازی برای باته بوریسف را پیدا کند. تیمی که بعدها سکوی پرتابش برای رسیدن به ترکیب آرسنال و بارسلونا بود.

۱۶. روبینیو (برزیل)

بیست بازیکن بزرگ دنیای فوتبال : روبینیو

متأسفانه برای روبینیو برزیلی زمان زیادی نگذشت تا متوجه شود ریشه های فقر همچنان می تواند گریبانگیر فرار کنندگان از این مسئله باشد. دوران کودکی روبینیو با استعداد نابش در خیابان های سائو ویسنته گذشت جایی که در نزدیکی یکی از بزرگترین باشگاه های فوتبال برزیل بود. پله اسطوره برزیل خودش مقدمات رسیدن این بازیکن را به سانتوس فراهم کرد تا این مهاجم جوان بتواند نامی برای خودش دست و پا کند. اگرچه موفقیت روبینیو در سانتوس توجهات زیادی را به خود جلب کرد تا جاییکه مادرش توسط خلافکاران در فاصله ۴۵ مایلی شهر سائو پائولو ربوده شد و تنها پس از دریافت یک رقم قابل توجه آزاد گردید.

۱۵. آنتونیو کاسانو (ایتالیا)

دوران ابتدایی زندگی آنتونیو کاسانو برای این بازیکن چندان خوشایند نبود. کسی که با وجود داشتن برچسب یکی از با استعداد ترین بازیکنان مستطیل سبز با گرفتن تصمیمات اشتباه دوران بازی خود را تباه کرد. آنتونیو در یکی از محلات فقیرنشین شهر باری در محله پوگلیا به دنیا آمد. پدر کاسانو خانواده اش را رها کرد قبل از اینکه پسرش به سنی برسد که بتواند تشخیص دهد چه اتفاقی برایشان افتاده است. زندگی بعد از آن سخت تر از قبل دنبال شد جایی که مادر کاسانو در تکاپو برای حمایت از خانواده اش بود. در خیابان های باری بود که توسط مربی های استعدادیابی به عنوان یکی از بزرگترین استعداد های فوتبال ایتالیا کشف شد. کاسانو اعتراف می کند که در صورت کشف نشدن در آن زمان قطعاً یک زندگی خلافکارانه در انتظار خود می دید. برخی از کارشناسان این عدم تعهد و بی نظمی کاسانو در دوران فوتبالی اش را به دلیل گذشته تاریک او نسبت می دهند.

۱۴. ساموئل اتوئو (کامرون)

به عنوان پسر یک حسابدار، ساموئل اتوئو دوران بهتری را به نسبت خیلی از مردم در کشور خود کامرون سپری کرد اما با این حال هیچ تصویری از دوران کودکی او ثبت نشده است. خانواده اتوئو در پرداخت هزینه برای خرید دوربین عکاسی ناتوان بودند. اما تصویر بازی او در خیابان های دوآلا چندان دور از ذهن نماند. طولی نکشید که بازی چشم نواز اتوئو چشم مربیان استعدادیاب را گرفت و او را با روژه میلا افسانه ای مقایسه می کردند. پدر اتوئو متعجب شد وقتی یک روز پسرش به خانه آمد تا با افتخار بگوید که پیشنهاد بازی در یک تیم فوتبال محلی با حقوق ۳۰ دلار در روز دارد. اتوئوی پدر نمی دانست که صنعت فوتبال می تواند این چنین سودآور باشد. ساموئل اتوئو به پیشرفتش ادامه داد تا جاییکه بعد از موفقیت های بزرگ تاریخی در بارسلونا و اینترمیلان با حقوق ۲۶ میلیون دلاری در تیم آنژی ماخاچ قلعه رکورد عجیبی از خود به جای گذاشت.

۱۳. دانته (برزیل)

فضاهای تنگ و باریک و شرایط غیر متعارف همواره به عنوان عنصری برای پیشرفت ستارگان برزیلی محسوب می شود و دانته نیز از همسن و سالان خود مستثنی نبود. دانته کودکی خود را با یک توپ زیر پایش در نزدیکی سوپرمارکتی می گذراند که مادرش به عنوان صندوقدار در آنجا کار می کرد. با وجود بودن در شهر سالوادور و نزدیکی به محل باشگاه های سائو پائولو و ریو دو ژانیرو، دانته شانسی برای حضور در این تیم ها پیدا نکرد. تنها فرصت مهیا برای او در ماتسوبارا بود جاییکه حدود هزار مایل از خانه اش در سالوادور فاصله داشت. وقتی دانته متوجه شد هیچ کسی توانایی خرید بلیت اتوبوس را برای این سفر ندارد خودش کار را در دست گرفت. دستگاه‌های بازی ویدئویی خود را فروخت تا هزینه لازم برای دنبال کردن جاه طلبی هایش را به وسیله یک بلیت تک سفره هزار مایل دور از خانه پرداخت کند.

۱۲. دنی آلوز (برزیل)

برای دنی آلوز، سرنوشت او در میان ستارگان نوشته شده بود. یا شاید هم در دیوار‌های خانه پدری اش. برادران آلوز می گویند که ستاره سابق بارسلونا در شش سالگی از دیواری به دیوار دیگر می پرید و اسمش را روی آن امضاء می کرد. شاید خودش را برای آینده ای آماده می کرد که دست های هزاران هوادار مشتاق گرفتن امضاء از او بودند. این رویا محقق شد اما بعد از سختی های بسیاری که دنی متحمل شد. آلوز در سنین کم صبح های زود قبل از سپیده دم از تخت سفت و محکم خود بیدار می شد تا به پدرش در جمع آوری خربزه و کشاورزی در زمین های شهر باهیا کمک کند. او همچنین در مواقعی به عنوان گارسون در رستوران ها فعالیت می کرد. پدر آلوز سرانجام این توانایی را پیدا کرد تا باشگاه فوتبالی در شهرشان تأسیس کند جاییکه دنی آلوز استعداد واقعی خود را در آن باشگاه پیدا کرد. به عنوان بال تهاجمی کارش را در زمین آغاز کرد تا بعدها به پست مورد علاقه اش یعنی دفاع راست رسید. زندگی راحت، چیزی که زمانی برای دنی رویا به نظر می رسید حال سالهاست که به واقعیت پیوسته است.

۱۱. یحیی توره (ساحل عاج)

تا قبل از ده سالگی یحیی توره توانایی تهیه کردن کفش برای فوتبال بازی کردن را نداشت. سال های زیادی را در خیابان های کشور ساحل عاج بدون پوشیدن کفش به توپ ضربه زد. توره در سال ۲۰۱۱ به گاردین گفت که در آن زمان کفش بسیار گران بود و از پس هزینه خرید آن بر نمی آمدم. وقتی شما هفت بچه در یک خانواده هستید، اگر تقاضای خرید کفش بکنید پدرتان شما را خواهد کشت. من دوران کودکی نرمال یک آفریقایی را تجربه می کردم. زندگی ای که بزرگ شدن در آن مشکلات زیادی دارد. توره اما به سرعت پله های پیشرفت را طی کرد تا راهش را به فوتبال اروپا باز کند. از بلژیک به یونان و اوکراین و فرانسه رسید و سال های موفقی در بارسلونا گذراند تا بعد از آن دوران پر افتخاری را در منچستر سیتی شروع کند.

۱۰. وین رونی (انگلستان)

فوتبال

مهاجم سابق منچستر یونایتد دوران چندان محرومی را در بچگی تجربه نکرد اما با این وجود بزرگ شدن در محله ای همچون کروکتس (در نزدیکی بندر لیورپول) برای هر کسی خوشایند نبود. پدر وین رونی مدت زیادی را به دلیل از کار بیکار شدن در خانه گذراند اما پسر عاشق اورتون او، رویای یافتن روزنه ای برای رسیدن به ترکیب اصلی تافی ها را در سر داشت. محلۀ کروکتس به بدنامی در زمینۀ مواد مخدر و سلاح های گرم معروف است اما خواستۀ وین رونی شفاف بود و با وجود تحمل تمام سختی ها در نوجوانی توانست راه خود را به گودیسون پارک باز کند. بعد از سال ها حضور در منچستر یونایتد و کسب تمامی افتخارات با این تیم و سپس بازگشت به تیم محبوب نوجوانی خود اورتون، حالا رونی هزاران کیلومتر دورتر از خانه قدیمی شان در لیورپول در شهر میامی همچنان در مستطیل سبز حضور دارد.

۹. کارلوس توز (آرژانتین)

کارلوس تِوِز آرژانتینی که بعدها به آپاچی معروف شد در جریان زندگی خلافکارانه آن روزهای شهر بوینس آیرس در میان مردم به سرعت محبوب شد. توز داستان های بیشماری در مورد جرم و جنایت و محرومیت از امکانات زندگی دارد. در مسیر مدرسه او صبح های زود از میان اجساد کشته شده در خیابان ها عبور می کرد. توانایی دریبلینگ خود را با رد شدن از تکه های خورد شده شیشه و سرنگ به منظور برخورد نکردن با آنها بالا می برد. با این حال انگشتان پای او که از کفش قدیمی اش خارج می شدند گهگاه دچار خونریزی می شد. بازیکن آرژانتینی، فوتبال را بهترین اتفاقی می داند که برایش افتاده است و این تمرکز بالای او روی فوتبال باعث شده تا به زندگی خلافکارانه در بوینس آیرس روی نیاورد.

۸. الکسیس سانچز (شیلی)

با وجود فقر شدید و ناامیدی مطلق در توکوپیا شهری در شمال شیلی، الکسیس سانچز پسری بود که تصمیم جدی گرفته بود تا اوضاع زندگی مادرش را بهبود ببخشد. در حالیکه پدر الکسیس از زندگیشان محو شده بود، مادر سانچز در مدرسه به عنوان نظافتچی فعالیت می کرد چیزی که بازیکن یونایتد را همواره ناراحت می کرد. سانچز در این مورد می گوید وقتی مادرش را در حال تمیز کردن مدرسه می دیده در گوشه ای قایم می شده چون دوست نداشته او را در این وضعیت ببیند. سانچز ماشین های مردم شهر را می شست تا پول اضافه ای برای خانواده تأمین کند در حالیکه همزمان در تعقیب رویاهای خود برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست موفق بود. همچنین گفته است که سانچز برای کار زمانی را در معادن شیلی گذراند اما سرانجام توانست پیشرفت کند و از اودینزه بود که نام و آوازه او در میان اهالی فوتبال پیچیده شد.

۷. لوکا مودریچ (کرواسی)

کافی است به لبخند های تلخ او نگاه کنید. لبخندی از ستارۀ کروات رئال مادرید که در پس زمینۀ آن اثرات دردناک گذراندن سال های کودکی در منطقه جنگی دیده می شود. مودریچ تنها پنج ساله بود که جنگ کروات ها برای استقلال در سال ۱۹۹۱ شروع شد. تنها چندماه بعد از آن بود که پدربزرگش در یک واقعۀ غم انگیز به طرز فجیعی کشته شد. ستارۀ سال های بعد تاتنهام در آن زمان مجبور شد که با خانواده اش در کمپ پناهندگان در نزدیکی یک روستا زندگی کند. لوکا زمانش را با توپ بازی کردن در محوطۀ پارکینگ سپری می کرد در حالیکه همواره خطر در نزدیکی خود و خانواده اش بود. بالاخره جرقه ای در زندگی اش شکل گرفت و توانست راهی به یکی از باشگاه های محلی کرواسی پیدا کند. بعد از تمام شدن جنگ سرانجام مودریچ پله های پیشرفت و طرقی را طی کرد و بعد از حضور در باشگاه های موفق کشورش به انگلستان و تیم تاتنهام هاستپر برود و اکنون هفت سالی است که در بزرگ ترین باشگاه فوتبال جهان رئال مادرید توپ می زند. جایی که در سال گذشته موفق ترین روزهای دوران فوتبالش را سپری کرد و علاوه بر قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا و نایب قهرمانی در جام جهانی، توانست توپ طلا را نیز به افتخاراتش اضافه کند.

۶. آنخل دی ماریا (آرژانتین)

مانند بسیاری از فوتبالیست های حرفه ای، آنخل دی ماریا نیز در دوران کودکی خود بسیار فعال بود. چیزی که مادرش هم کاملاً به آن اذعان دارد. فوتبال راهی بود تا آنخل انرژی اش را روی آن متمرکز کند و به بازیکن پروژه ای برای کار کردن بدهد. با این حال دی ماریا جوان روزهای سختی را در روزاریو گذراند. پدرش میگل دی ماریا که عاشق ریورپلاته بود و رویای بازی کردن برای این تیم را داشت با یک مصدومیت سخت رویای خود را برباد رفته دید. میگل برای کار به معادن ذغال سنگ رفت و آنخل کوچک نیز در سنین کم با پدرش به معدن می رفت تا به او کمک کند. سرانجام استعداد آنخل در فوتبال شکوفا شد و به وسیله باشگاه روزاریو سنترال با پرداخت ۲۶ توپ فوتبال خریداری شد. جایی که تمرینات تیم تا محل زندگی آنخل نیم ساعت فاصله داشت و او این فاصله را همراه مادرش با دوچرخه طی می کرد تا به آن برسد.

۵. نیمار (برزیل)

تنها چهار ماه از زندگی اش گذشته بود که در جریان یک تصادف رانندگی پدر و مادرش فکر کردند که او را از دست داده اند آن هم پس از اینکه نیمار را با صورتی خونین در لبۀ صخره پیدا کردند. اما این تازه شروع زندگی نیمار بود او در خانه تنگ و کوچک پدربزرگش همراه پدر و مادر و خواهرش بزرگ شد. او از اعضای خانواده اش مثل یک دروازۀ فوتبال استفاده می کرد و به بازی می پرداخت. به سرعت در فوتبال پیشرفت می کرد تا در سیزده سالگی رئال مادرید استعداد او را کشف کرد و خود و پدرش را به اسپانیا برد اما نیمار سادگی زندگی در کشورش را دوست داشت و به باشگاه سانتوس بازگشت تا پیشرفتش را در برزیل ادامه بدهد تا بالاخره در سال ۲۰۱۳ به بارسلونا پیوست. چهار سال به نسبت موفق را در بارسلونا گذراند تا اینکه در یک انتقال جنجالی و با شکستن رکورد نقل و انتقالات به پاری سن ژرمن فرانسه پیوست.

۴. زلاتان ایبراهیموویچ (سوئد)

چه عناصری باعث شد تا زلاتان به چنین افسانه ای تبدیل شود؟ آن خاطره ها قطعاً برایش خوشایند نبودند. ایبرا در محلۀ رزگاردن شهر مالمو بزرگ شد. جایی که بیشتر به نابود کردن بازیکنان جوان معروف است تا ستاره کردن آن ها. پدر بوسنی تبارش یک فرد الکلی بود و مادر کرواتش هم کمی عجیب و غریب بود. این زوج زمانی که زلاتان تنها دو ساله بود از یکدیگر جدا شدند. ایبرا برای تهیۀ نیازهایش چاره ای به جز دزدی کردن نداشت و بعضی وقت ها به دزدیدن دوچرخه برای رفت و آمد می پرداخت. توانایی هایش را در خیابان های رزگاردن همراه دوستانش افزایش می داد تا بالاخره در هجده سالگی استعداد واقعی اش را به عنوان فوتبالیست کشف کرد. سال های بعدی زندگی زلاتان هم به قول معروف جای هیچ حرف اضافه ای ندارد و پر از افتخارات و عناوین گوناگون است.

۳. فرانک ریبری (فرانسه)

در حالیکه به برخی فوتبالیست ها اطلاق می شود سرنوشت این بوده که آنها در این راه به موفقیت برسند اما برای فرانک ریبری، او برای رسیدن به رویایش در بالاترین سطح باید این راه را جارو می کرد. بال تهاجمی بایرن مونیخ سال های کودکی خود را به سختی در یکی از شهرهای شمالی کشور فرانسه تجربه کرد. از تجربۀ تلخ سوختگی صورت به وسیله آب جوش در دو سالگی تا یک تصادف رانندگی شدید و پرت شدن به سمت شیشه جلو اتومبیل. ریبری در نوجوانی بود که توانست راه رسیدن به آکادمی تیم لیل را پیدا کند و با کار و تلاش مداوم نامی برای خود دست و پا کرد. در حالیکه آن زمان نیز به جز فوتبال مشغول کار بود. ریبری در خصوص آن روزها می گوید که آن دوران ارزشش را داشت تا به اینجا برسم.

۲. لوئیز سوارز (اروگوئه)

بازیکن محبوب شهر مونته ویدئو، لوئیز سوارز پنج سال ابتدایی زندگی اش را در شهر سالتو کشور اروگوئه گذراند. تا رسیدن به هفت سالگی، بدون کفش در خیابان ها فوتبال بازی می کرد و در خانۀ محقری همراه شش خواهر و برادرش در پایتخت اروگوئه سکونت داشت. خانوادۀ سوارز در تأمین هزینه برای خرید کفش برای لوئیز ناتوان بودند. پدر سوارز وقتی لوئیز تنها دوازده ساله بود خانواده اش را ترک کرد و دوران سختی برای آن ها شروع شد. سوارز با وجود مشکلات خانوادگی تمرکز بالایی روی فوتبال داشت اما با این وجود دست از خواسته اش نکشید تا سرانجام به بالاترین سطح فوتبال اروپا برسد.

۱. کریستیانو رونالدو (پرتغال)

جدای از دنیای پر زرق و برق حال حاضر یکی از بهترین بازیکنان تاریخ جهان فوتبال، کریستیانو ابتدا پسر بچۀ کوچکی از شهر مادیرا بود. این بازیکن اسطوره ای داستان هایی غم انگیز در مورد دوران کودکی خود و سپری شدن کریسمس های مختلف بدون داشتن هدیه و شریک بودن اتاقی کوچک با سه برادر و خواهرش را بازگو کرده است. مادر کریستیانو نیز چند سال پیش در کتاب خود نوشت که قصد سقط کردن کریستیانو فرزند آخرش را داشته اما دکترش او را از این تصمیم منصرف کرده است. زندگی به سختی برای رونالدو پیش می رفت و با وجود یک پدر دائم الخمر، رونالدو در بچگی از امکانات محروم بود و با چند گلوله جوراب برای خودش توپ درست می کرد تا به بازی کردن بپردازد. این شرایط زندگی با بزرگ شدن کریستیانو و نشان دادن استعداد هایش و سپس کشف در سال ۲۰۰۳ توسط سر الکس فرگوسن پایان یافت و این بازیکن در هجده سالگی به انگلستان رفت. تلاش بی وقفه کریستیانو برای رسیدن به موفقیت باعث شد تا قله های موفقیت را به راحتی فتح کند و در هر باشگاهی که به میدان رفت توانست تاریخ سازی کند.

bomb 5
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

درباره تیم محتوای بتکارت

آواتار تیم محتوای بتکارت

این مطالب را نیز ببینید!

معرفی بهترین کانال‌های پروکسی تلگرام

معرفی بهترین کانال‌های پروکسی تلگرام + فهرست تمام کانال ها

تلگرام یکی از بهترین شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی است. که در کشورهای مختلف طرفداران زیادی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *