ناامیدی و عصبانیت از جمله موارد احساسی و روحی شایع در دنیای هواداری در ورزش فوتبال محسوب می شوند. بازیکنان با ترک باشگاه خود به مقصد تیمی دیگر، قلب هواداران را می شکنند؛ لغزش و جا ماندن از کورس قهرمانی و یا نبرد برای بقا می تواند سلامتی روحی هوادار را به طور جدی دچار چالش کند.
نوع دیگری از این ناامیدی زمانی رخ می دهد که یک بازیکن با استعداد نمی تواند در باشگاه و مکان جدید، به حداکثر توانایی ها و پتانسیل خود دست یابد؛ همانند حضور لیونل مسی در لیگ برتر انگلیس و درخشش پله در لیگ فوتبال برزیل که اولی تا کنون اتفاق نیفتاده و دومی نیز تجربه موفقیت آمیزی نبوده است.
دوران حرفه ای اکسل ویتسل به گونه ای بوده است که بسیاری آن را آرزو می کنند، و اگرچه در ارزش و توانایی های دو بازیکن فوق الذکر از آمریکای جنوبی – مسی و پله – تردیدی وجود ندارد، دوران بازی ویتسل این کنجکاوی را به دنبال دارد که چگونه این موفقیت حاصل می شود.
اگر چه می توان برای این طرز تفکر، کمی خودخواهی و طمع را متصور بود، اما فوتبال اروپا همه چیز نیست و همه چیز به آن ختم نمی شود. مسیر کوتاه تر نیازی به انطباق و سازگاری ندارد و مسیری که ویتسل طی کرده است مطمئنا قابل پیش بینی نبوده، اگرچه در بخش هایی از این مسیر با مالکان دست و دلباز و ثروتمندی نیز همسفر شده است.
اکسل ویتسل از کجا شروع کرد؟
اکسل ویتسل، محصول آکادمی بازیکن ساز استاندارد لیژ در سال ۲۰۰۶ و در سن ۱۷ سالگی اولین بازی خود را برای تیم اصلی انجام داد. یک سال بعد و به عنوان یکی از ۳ هافبک تیم در کنار مروان فلینی و استیون دفور قهرمانی در رقابت های لیگ بلژیک را تجربه کرد. این اولین قهرمانی استاندارد لیژ در لیگ پس از ۲۵ سال بود و طبیعتا و با پیشرفت روز به روز این بازیکن و سپس دومین عنوان قهرمانی لیگ در کنار جام حذفی و دو سوپرکاپ بلژیک، استعدادش از چشم باشگاه های بزرگ اروپایی دور نماند.
استعداد بزرگ کشور بلژیک همچنان که به سوی جلو حرکت می کرد، برای پیشرفت محدودیتی برای خود قائل نبود. با این وجود، دوران حرفه ای ویتسل در آگوست سال ۲۰۰۹ و پس از خطای شدیدی که روی مارچین واشیلفسکی، مدافع اندرلخت که منجر به شکسته شدن پای این بازیکن لهستانی شد، وارد فاز جدیدی شد.
یک محرومیت ۸ جلسه ای برای او در نظر گرفته شد و به دنبال آن تهدیدات جانی و پیام های تهدید آمیز و آکنده از تنفر از سوی هواداران خشمگین لهستانی و باشگاه اندرلخت به سوی او سرازیر شد. پدر ویتسل برای حل این مشکل و کم کردن خصومت ها و دشمنی هواداران، اعلام کرد که در رفتار و شخصیت پسرش تغییرات بزرگی ایجاد شده است. پدر تایید کرد که متقاعد شده شخصیت اکسل قبل از آن تکل خطرناک دیگر وجود ندارد و اکنون ویتسل فردی متفاوت است. این بازیکن به روشنی دریافته بود که دو سال باقیمانده از قراردادش در لیژ خوشایند نخواهد بود و دوران اون در کشور بلژیک تمام شده است.
اکسل ویتسل و لیگ پرتغال و تیم زنیت
در ژولای ۲۰۱۱، ویتسل قدم بعدی را در دوران حرفه ای خود برداشت و به بنفیکای پرتغال پیوست. بنفیکا برای حفظ منافع خود از خرید جدید، بند جدایی ۴۰ میلیون یورویی را در قرارداد این بازیکن قرار داد. با این وجود، یک فصل بعد و تنها پس از یک عنوان قهرمانی در لیگ پرتغال این بند جدایی فعال شد.
زنیت سن پترزبورگ و مالک ثروتمندش گازپروم در کنار شرکت گاز طبیعی روسیه به عملکرد این بازیکن علاقمند شدند بدون اینکه خللی در مناسبات مالی آن ها پیش آید، اکسل ویتسل را به پروژه جدید باشگاه خود اضافه کردند. مبلغی که برای پرداخت بند جدایی ویتسل پرداخت شد، برای شرکتی که دو سال بعد از آن به تنهایی ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه را به خود اختصاص داده بود بسیار ناچیز بود.
ویتسل تنها ستاره ای نبود که به شهر سن پترزبورگ می رفت. هالک نیز از تیم رقیب در پرتغل، یعنی باشگاه پورتو به این تیم تیم روسی اضافه شد. با این وجود، هر دو بازیکن در ادامه مورد توهین های نژاد پرستانه قرار گرفتند که نقطه سیاهی برای چشم اندازهای جدید فوتبال در کشور روسیه محسوب می شد.
زنیت، تیم مطرح کشور روسیه با ارتباط با ملی گرایان قدرتمند و صاحبان قدرت در کشور روسیه از میراث غنی بازیکنان بومی برخوردار بود. پایگاه هواداری این تیم خیلی سریع نسبت به خرید این دو ستاره خارجی واکنش نشان داد و این دو بازیکن نیز هیچگاه نتوانستند در دوران حضور خود در این تیم، هواداران را با خود همراه کنند.
داستان نژادپرستی بر علیه ویتسل
لندسکرونا، یکی از گروه های افراطی هوادار زنیت در سال ۲۰۱۲ این بیانیه را منتشر کرد:
“ما نژادپرست نیستیم، اما عدم حضور بازیکنان سیاه پوست در تیم را به عنوان یکی از سنت های مهم باشگاه قلمداد می کنیم. برای ما این مساله خیلی مهم است که زنیت هویت اصلی خود را حفظ کند و با به کار گیری تعدادی خاص از بازیکنان خارجی، به یک تیم معمولی اروپایی تبدیل نشود.”
این یک پیام مخفی از یک گروه زیرزمینی از هواداران زنیت نبود، بلکه صدایی رسا بود که مجموعه ای از حوادث و اتفاقات نیز آن را تایید و اثبات می کرد.
در ماه مارس سال ۲۰۱۱، باشگاه زنیت به دلیل تلاش یکی از هوادارانش برای پرتاب موز به سمت روبرتو کارلوس، بازیکن آنژی جریمه شد. درست یک سال بعد از آن، یان ام ویلا، بازیکن رن فرانسه پس از دریافت اظهارات نژادپرستانه طرفداران زنیت به صورت آنلاین، پیشنهاد پیوستن به این تیم روسی را رد کرد. زندگی در شهر سن پترزبورگ، ونیز شهرهای شمال روسیه آنگونه که از لقب آن برمی آید آسان نبوده است.
به علاوه، بازیکنان زنیت، مخصوصا بازیکنان روسی که مدت زمان زیادی در این تیم بوده اند نیز نسبت به هم تیمی های جدید خود احساس دوستانه ای نداشتند.
“چرا خارجی ها باید ۳ برابر بهترین بازیکنان تیم دستمزد بگیرند؟” این ها کلمات ایگور دنیسوف پس از ورود ویتسل و هالک به تیم است. دنیسوف پس از تقاضای افزایش دستمزد به تیم دوم باشگاه فرستاده شد!
رکورد بیشترین گل زده الکساندر کرژاکوف، مهاجم روسی زنیت برای باشگاه نیز نتوانست او را از تنبیهی که به خاطر طغیان و اعتصاب بازیکنان در نظر گرفته شده بود مصون بدارد. روشن بود که مجموعه باشگاه تصمیمات جدیدی اتخاذ کرده وسیاست های کلی را تغییر داده است؛ متاسفانه هواداران و تعدای از بازیکنان با این تغییرات موافق نبودند.
ویتسل در طی ۴ فصل حضور در روسیه، با تمامی این ناملایمات و عدم اقبال از سوی هواداران جنگید؛ یک قهرمانی در لیگ برتر روسیه، یک جام حذفی و یک سوپرکاپ کشور را به دست آورد. زنیت از آن زمان تا کنون موفق به کسب قهرمانی در لیگ روسیه نشده است و علی رغم نقل مکان به استادیوم جدید خود یعنی ورزشگاه گازپروم، به نظر می رسد در حال تجربه کردن دوران رکود است.
سر و صدای فوتبال روسیه خیلی زود فروکش کرد، مخصوصا با اوجگیری و سپس افول تیم آنژی ماخاچ قلعه. انتظارات هیچگاه به طور کامل با واقعیت همراه نشد و پیشرفت فوتبال روسیه در زمین بازی به پسرفت تبدیل شد. در عوض، توجه فوتبال جهان این بار به یک مقصد و لیگ دیگر جلب شد، مرزهای جنوب غربی روسیه؛ کشور چین.
چالشی جدید در سوپر لیگ چین
سوپر لیگ چین درست همانند روسیه در ابتدای دهه جاری، سر و صدای زیادی در دنیای فوتبال ایجاد کرد و نام بازیکنان بزرگ زیادی برای پیوستن به لیگ این کشور مطرح شد. ویتسل در سال ۲۰۱۷ با ادامه روند خاص و نسبتا مدرن خود در انتخاب تیم، تصمیم خود را برای پیوستن به یوونتوس، غول ایتالیایی تغییر داد و با دستمزد سالیانه ۱۸ میلیون یورو، سر از تیانجین چین درآورد.
او در جریان تساوی تیمش مقابل شانگهای شینهوا، اول گل تاریخ تیمش در رقابت های سوپر لیگ چین را به ثمر رساند. یک بار دیگر و در کشورش بلژیک، موجی از ناامیدی به وجود آمد. بلژیکی ها معتقد بودند ویتسل راه ساده تر را انتخاب کرده و در این راه، منافع اقتصادی و موفقیت های نه چندان مهم را مدنظر قرار داده است. با این وجود، ویتسل هیچگاه انگیزه های مالی خود را برای این انتخاب ها رد نکرده است؛ در نوامبر ۲۰۱۷ در مصاحبه ای گفت:
“این مساله را انکار نمی کنم که در این انتخاب، جنبه های اقتصادی مطرح بوده و این تصمیم را با در نظر گرفتن مسائل مالی اتخاذ کرده ام.”
به علاوه، رویکرد ویتسل در قبال باشگاه های خارجی هیچگاه بر روی ارزش و جایگاه تیم ملی برای این بازیکن تاثیر منفی ای نداشته است. کیفیت کاری بالای او در تیم ملی بلژیک، در زمان حضور در لیگ روسیه و چین ذره ای کم نشده و این بازیکن اکنون بیش از ۱۰۰ بازی ملی در کارنامه دارد که آخرین بازی ها نیز رقابت های جام جهانی کشور روسیه است؛ رقابت هایی که این بازیکن در آن به عنوان یکی از ارکان خط میانی بلژیک تا مرحله نیمه نهایی نیز پیش رفته و سپس قافیه را به فرانسه، قهرمان رقابت ها واگذار کرده است.
بر خلاف بسیاری از بازیکنان بزرگ دنیا که پس از انتقال به لیگ های چین یا آمریکا، فوتبال ملی خود را قربانی می کنند، توانایی های ویتسل در عرصه فوتبال ملی همیشه بر نقاط ضعفش برتری داشته است. پیش از رقابت های جام جهانی ۲۰۱۴ این نقل قول از مارک ویلموتس، سرمربی وقت بلژیک به یادگار مانده است:
زمانی که تیمم را انتخاب می کنم، اکسل ویتسل اولین نامی است که در لیست می نویسم.”
تیم دورتموند مقصد بعدی
پس از جام جهانی ۲۰۱۸ این بازیکن به هدف اصلی باشگاه دورتموند در پنجره نقل و انتقالات بدل شد و آن ها برای خرید این بازیکن ۲۳ میلیون یورو هزینه کردند. در بالاترین سطح فوتبال اروپا، ویتسل فوتبال بسیار با کیفیتی ارائه می دهد؛ رهبری که بنا به گفته میشائیل زورک، مدیر ورزشی باشگاه، سبک مدرن فوتبال دورتموند را هدایت می کند که به jazz football modern معروف است. این بازیکن همانند یک بوکسور حرفه ای و قهرمان، در مقابل هر حریف و بدون در نظر گرفتن سطح مسابقات و رقابت ها، نوع خاصی از فوتبال را ارائه می دهد. هر گونه تردیدی در مورد توانایی های ویستل در بازی در لیگ های بزرگ به طور کلی مردود است و اکنون شاهد حضور درخشان این بازیکن در سال های اوجش در یکی از بزرگ ترین لیگ های فوتبال دنیا هستیم.
اگرچه این بازیکن تا قبل از سن ۲۹ سالگی در هیچ یک از ۵ لیگ معتبر اروپایی بازی نکرده است، اسعداد و توانایی های ویتسل هرگز فروکش نکرده و کم نشده است. مسیر فوتبال و حرفه ای او، نقشه راهی برای استعدادهای جوان امروزی است تا آینده خود را بر اساس آن برنامه ریزی کنند. با غلبه بر سختی ها و با بررسی موشکافانه آنچه تجربه شده، می توان در آینده از دوران حرفه ای ویتسل به عنوان دورانی بی مانند یاد کرد که این فرد را به عنوان بازیکنی مطرح کرد که چیزی از یک فوتبالیست نابغه مدرن کم ندارد.