نماد سایت سایت شرط بندی بتکارت

از لیونل مسی تا کیلیان امباپه ؛ آنالیز تخصصی برترین گلزنان فوتبال اروپا

روبرت لواندوفسکی کیلیان امباپه لیونل مسی

فوتبال یک بازی ساده است. در این بازی چیزی مهمتر از گل وجود ندارد؛ به ثمر رساندن گل های بیشتر یا دریافت گل های کمتر.

پیش‌بینی ورزشی در سایت بتکارت

در این تحلیل تاکتیکی، ما به حالت اول، برترین گلزنان فوتبال اروپا نگاهی می اندازیم و توانایی های گلزنی و شوت زنی آنان را با تحلیل یادگیری ماشین و آمار مورد بررسی قرار می دهیم.

هفته سی و سوم لالیگا به تازگی به پایان رسیده است و هر ۵ لیگ معتبر فوتبال جهان هفته های پایانی خود را طی می کند. حال می توان نگاهی به ۵ لیگ معتبر اروپایی انداخت و برترین گلزنان این رقابت ها را بررسی و سناریوی مربوط به گلزنی این لیگ ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. همان همیشگی، یعنی لیونل مسی، در بالای جدول است، اما پس از انتقال کریستیانو رونالدو به یوونتوس، کریستیانو رونالدو بهترین روزهای گلزنی خود را سپری نمی کند. در سری آ و علیرغم تعداد دقایق بازی مشابه، فابیو کوالیارلا و دوان زاپاتا به ترتیب با ۲۲ و ۲۰ گل بالاتر از کریستیانو رونالدو ۱۹ گله در جدول گلزنان قرار دارند. البته مصدومیت های کریستیانو رونالدو باعث افت این بازیکن شده است.

کمی بالاتر از ایتالیا و در کشور آلمان، روبرت لواندوفسکی یکه تازی می کند. علیرغم شروع نه چندان خوب این بازیکن در ابتدای فصل، در ادامه لواندوفسکی درخشش خود را آغاز کرد و اکنون با ۲۱ گل در صدر جدول رده بندی فوتبال آلمان قرار دارد. یادآوری این نکته جالب خواهد بود که این بازیکن در فصل جاری ضعیف ترین عملکرد خود را در سال های اخیر به نمایش گذشته است و بدترین رکورد را از لحاظ نسبت گلزنی در مقایسه با دوران خود در تیم دورتموند بر جای گذاشته است (۱۰.۳۹ -).

در کشور فرانسه اما یک ستاره یکه تازی می کند. کیلیان امباپه ۳۰ گل به ثمر رسانده و همچنان حریفان را درهم کوبیده و در غیاب کاوانی و نیمارِ مصدوم، بار خط حمله پاری سن ژرمن را به تنهایی بر دوش می کشد.

اگر چه با اوج گیری برخی ستارگان نو ظهور و نیز افول برخی از بزرگان سابق، دورنمای گلزنی در فوتبال دستخوش تغییرات زیادی شده است، اما آیا هنر گلزنی نیز تغییر کرده است؟ آیا می توان بدون در نظر گرفتن سن یا لیگ، یک روند مشترک یا خصوصیت مشابه را برای همه بازیکنان در نظر گرفت و به وسیله آن بهترین ها را از بدترین ها متمایز کرد؟ در این مقاله سعی کرده این این کار را انجام دهیم؛ از یک الگوریتم یادگیری ماشینی استفاده کرده ایم تا بفهمیم خصوصیات یک گلزن واقعی چیست. اگر چه به دلیل وجود عوامل متعدد در گل شدن یا گل نشدن در فوتبال (به همراه اندکی چاشنی شانس) این موضوع از گستردگی زیادی برخوردار است، مهمترین عامل دخیل را بررسی خواهیم کرد، یعنی مکان ضربه زدن.

روش انجام کار

K  میانگین چیست؟

برای بررسی محل شوتزنی مورد دلخواه هر یک از بازیکنان نام برده شده از یک الگوریتم خوشه ای به نام K میانگین استفاده می کنیم. توضیح مختصر آن این است: این سیستم یک الگوریتم یادگیری ماشین است که دسته داده ها را دریافت کرده و آن ها را در تعداد K خوشه متفاوت دسته بندی می کند، که در اینجا K ، تعداد خوشه هایی است که محقق نیاز دارد (مثلا ۲ و ۱۰ و ..). سپس با استفاده از یک روش محاسباتی بُرداری، فاصله هندسی (اقلیدسی) بین نقاط داده محاسبه شده و سپس از آن ها برای نزدیک ترین مراکز هندسی استفاده می شود و به این ترتیب خوشه ها ایجاد می شوند. برای توضیح ساده تر این فرآیند می توان گفت، کارکرد K میانگین، شناسایی خوشه ها و یا گروه هایی در یک مجموعه داده مشخص و بر پایه مجموعه ای از عوامل می باشد.

برای توضیح این فرآیند، یک بازیکن را به صورت تصادفی انتخاب می کنیم: کریستیانو رونالدو. نقشه مربوط به شوت ها و ضربات این بازیکن در فصل ۲۰۱۸/۱۹ سری آ تا به امروز به این شکل است.

این یک نسخه ساده شده از این تصویر است

در این مرحله و با نگاه کردن به نقشه احتمالا می توانید به صورت غریزی مکان مراکز هندسی را حدس بزنید. به صورت تصادفی عدد K را ۲ در نظر می گیریم. دو خوشه احتمالا شوت هایی از سمت چپ و راست خواهد بود. حال الگوریتم را با فرض K = ۲ اجرا می کنیم.

همانطور که می بینید، به خوبی کار می کند. ضربات در دو گروه دسته بندی می شوند، آبی و قرمز. همچنین باید توجه داشت که X ها همان مراکز هندسی یا میانگین محل های دو خوشه هستند.

مشخص کردن مقدار K

همانطور که دیدیم الگوریتم ما برای هر دو خوشه به خوبی کار می کند.با این وجود، لازم است که مقداری مناسب و بهینه برای K که بیشترین اطلاعات را در مورد خوشه ها به ما می دهد مشخص کنیم.

برای این کار از روش آرنج (Elbow-method) استفاده می کنیم. روش های دیگری نیز برای انجام این کار وجود دارد و هیچ یک نسبت به دیگری برتری یا ضعفی ندارد، بلکه تنها به انتخاب ما بستگی دارد که از چه فرمول و روشی استفاده کنیم. روش Elbow مجموعه داده ها را برای تعدادی از مقادیر K دسته بندی می کند و سپس برای هر K ، مجموع مربع فاصله ها (SSD) را محاسبه می کند. سپس ما این نقاط مربوط به SSD ها را به هم وصل می کنیم که شکل حاصل شبیه یک بازو (دست) خواهد بود. پس از انجام این کار، آرنجِ این بازو، همان عدد K است که به دنبالش بودیم.

در اینجا K برابر با ۴ است. از حالا به بعد برای همه بازیکنان عدد K را برابر با ۴ در نظر می گیریم.

انجام آزمایشات

اکنون که عدد مناسب برای K را یافته ایم و نیز می دانیم که روند کار چگونه است، این الگوریتم را در مورد ۵ بازیکن مورد نظر مورد استفاده قرار می دهیم تا مشخص شود چه اطلاعاتی را می تواتن از ضربات این بازیکنان استخراج کرد.

لیونل مسی

لیونل مسی در این فصل درخشان ظاهر شده است. او در سال های اخیر در بهترین فرم گلزنی خود بوده است و در این فصل نیز ۳۳ گل و ۱۳ پاس گل در لالیگا به نام خود ثبت کرده است. با اینکه این بازیکن ضربات ایستگاهی زیادی را نیز به گل تبدیل کرده، این نوع گل ها رو مورد بررسی قرار نمی دهیم و تنها گل هایی که در جریان بازی به دست آمده مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.

نقشه شوت های لیونل مسی به همراه خوشه ها و دسته ها و مراکز هندسی به این شکل است.

با مشاهده مکان قرار گرفتن مراکز هندسی (Centroid)، می بینیم که بیشتر ضربات لیونل مسی از ناحیه ۱۴ و سمت چپِ داخل محوطه جریمه بوده است. در سمت راست، بیشتر شوت های این بازیکن از بیرون محوطه جریمه یا منطقه ای جلوتر از سمت چپ بوده است. باید توجه کرد که ضربات نواخته شده از سمت راست همانند شوت های سمت چپ نیستند که این مساله به روشنی نشان دهنده اهمیت سمت چپ برای این بازیکن است.

بیشتر شوت های لیونل مسی از محوطه ۱۸ قدم نواخته شده ، یعنی منطقه ای که این بازیکن بیشتر گل هایش را به ثمر رسانده است. این بازیکن بیشتر با پای چپ قدرتمندش به داخل می زند و یا توپ را به صورت کات دار به تیر دورتر روانه می کند و یا به سمت نقطه کرنر نزدیک خود برگشته و دروازه بان را به طور کلی فریب می دهد.

مسی همچنین ضربات زیادی را از داخل محوطه جریمه به سمت دروازه شلیک می کند که بیشتر این ضربات از سمت چپ است. یک قرارداد همکاری نانوشته نیز بین مسی و آلبا وجود دارد که یکی از مهمترین تاکتیک های تیمی بارسلونا محسوب می شود. در یکی از پر کاربردترین تاکتیک های تیم فعلی بارسلونا، مسی از سمت راست وارد محوطه جریمه می شود و این کار باعث حرکت آلبا و جایگیری در فضای خالی پشت مدافعان کناری حریف می شود. سپس مسی یک پاس بسیار دقیق برای آلبا ارسال می کند که این بازیکن نیز توپ را به سوارز تحویل داده و یا اینکه از کنار خط طولی زمین دوباره آن را به مسی که در حال انجام جابجایی های مورب در محوطه جریمه حریف است، پس می دهد.

در این فصل، ارنستو والورده، سرمربی بارسلونا تیمش را بیشتر با سیستم ۴-۳-۳ به میدان فرستاده است که در آن مسی به عنوان وینگر راست ایفای نقش می کند. با این وجود، این بازیکن نقشی آزاد در ترکیب دارد و ممکن است به عقب برگشته و در خط میانی بازی کند و یا اینکه در پشت سر لوییس سوارز به عنوان مهاجم دوم ظاهر شود. با توجه به تعداد شوت های بالای این بازیکن از پشت محوطه ۶ قدم، متوجه می شویم که این تاکتیک برای مسی به خوبی جواب داده است.

حرکات و جابجایی های سوارز اغلب مدافعان حریف را به خود مشغول می کند و مسی با حرکت به سوی فضاهای خالی ایجاد شده در کناره ها به جای حرکت به سمت دروازه حریف مانند یک شماره 9 سنتی، از این تغییر مکان های مدافعان حریف به خوبی به سود خود استفاده می کند. هم تیمی های او می دانند که این بازیکن فضاهای خالی به وجود آمده را پر می کند، و در نتیجه، وظیفه آن ها بازگرداندن توپ به مسی برای تمام کردن کار است.

دوان زاپاتا

دوان زاپاتا یکی از سورپرایزهای فوتبال اروپا در این فصل بوده است.دوان زاپاتا که در سال ۲۰۱۸ از سمپدوریا به تیم آتالانتا پیوسته است، ۱۹ گل در این فصل به ثمر رسانده است که هیچ یک از آن ها از روی نقطه پنالتی نبوده است. آتالانتا از خط دفاعی ۳ نفره سود می برد و زاپاتا در ترکیب این تیم به عنوان تک مهاجم نوک به کار گرفته می شود و یا در سیستم ۳-۴-۱-۲ آتالانتا در کنار یوزیپ ایلیچیچ زوج خط حمله تیمش را تشکیل می دهد.

نقشه شوت های دوان زاپاتا ، منعکس کننده سبک بازی آتالانتا است. آتالانتا معمولا از پاس های بلند استفاده نمی کند و برای حفظ مالکایت توپ، معمولا پاس های کوتاه در دستور کار بازیکنان این تیم قرار می گیرد. از نظر ارسال پاس های بلند، آن ها تیم هفدهم لیگ هستند. با این وجود و در یک سوم هجومی، این تیم به ارسال توپ های بلند و ضربات سر زاپاتا دلخوش کرده است.

دوان زاپاتا کلمبیایی روی هوا بسیار موفق است و همچینین می تواند توپ را برای پاس دادن به هم تیمی های خود نگه دارد. این تیم همچنین در شلوغ کردن محوطه جریمه حریفان نیز تبحر خاصی دارد و سپس بازیکنان این تیم توپ های برگشتی را به قصد گلزنی از فاصله نزدیک به دروازه شلیک می کنند. این به این معنی است که نیازی نیست زاپاتا برای گلزنی زیاد به محوطه 6 قدم حریف وارد شود، در عوض در فاصه ای دورتر و روی خط محوطه جریمه قرار گرفته و با بازی خئانی اتفاقاتی که پشت سرش در حال روی دادن است، توپ های برگشتی که در نزدیکی او فرود می آید را به سمت دروازه شلیک می کند.

همانطور که در تصاویر مربوط به خوشه ها مشاهده می شود، بیشتر ضربات این بازیکن از گوشه سمت چپ و داخل و مرکز محوطه جریمه یا اطراف نقطه پنالتی نواخته می شود. این مکان ها تفاوت زیادی با مهاجم مورد بحث بعدی ندارد، هر چند که یک بازیکن شماره ۹ کلاسیک همانند زاپاتا، در سیستمی بسیار متفاوت بازی کرده و در نتیجه شیوه های گلزنی کاملا متفاوتی نیز دارد.

از نظر تاکتیکی نیز زاپاتا یک بازیکن انعطاف پذیر به شمار می رود. او قادر است هم به صورت مهاجم تنها بازی کند و هم در سیستم دو مهاجمی ایفای نقش کند، بدون اینکه در روند تهاجمی و گلزنی اش خللی ایجاد شود.

روبرت لواندوفسکی

روبرت لواندوفسکی در ۵ سال اخیر به عنوان تنها مهاجم بایرن مونیخ شناخته می شود. او با قرار گرفتن در رتبه پنجم برترین گلزنان تاریخ بوندس لیگا، یکمی از اسطوره ها و برترین های تاریخ این رقابت ها به شمار می رود. اگرچه روند ضربات و شوت های این بازیکن ثابت مانده و تغییری نکرده است (۴.۶ شوت در ۹۰ دقیقه)، روند گلزنی این بازیکن همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد کاهش یافته است. با این وجود، به دلیل پایین بودن سطح رقابت در بوندس لیگا در کنار توانایی های تکنیکی و هوش مربوط به جایگیری این بازیکن، لواندوفسکی همچنان برترین گلزن رقابت های بوندس لیگا در فصل جاری است.

روبرت لواندوفسکی پادشاه محوطه ۶ قدم محسوب می شود. او نمونه کاملی از مهاجمانی است که نیکو کواچ، سرمربی بایرن مونیخ در نظر دارد و به همین دلیل است که در فصل جاری، نام او همیشه یکی از اصلی ترین گزینه های بازی در فصل جاری بوده است. بایرن مونیخ از دو سیستم ۴-۲-۳-۱ و ۴-۱-۴-۱ استفاده می کند که در هر دوی آن ها از روبرت لواندوفسکی به عنوان تک مهاجم نوک استفاده می شود.

گل های فراوان روبرت لواندوفسکی از داخل محوطه ۶ قدم، یکی از نتایج مستقیم سیستم بازی هجومی وینگ – محور بایرن مونیخ است که در آن وظیفه وینگر، خلق موقعیت و ارسال توپ به این منطقه می باشد.

همانطور که خوشه ها و گروه ها نشان می دهند، تعداد زیادی از شوت های این بازیکن از داخل محوطه ۶ قدم نواخته می شود. بیشتر این گل ها تنها یک اشاره از سوی این بازیکن است که روی توپ های تیز و ارسال های کوتاه و تند وینگرها وارد دروازه می شود. این سبک باعث می شود که لواندوفسکی گل های زیادی را تنها با یک اشاره و لمس توپ به ثمر برساند. طبیعت شکارچی گونه این بازیکن نیز باعث می شود که او به جای برگشت به عقب و کمک به بازی سازی و خلق موقعیت، ضربات نهایی را عهده دار شده و توپ آخر را به سمت دروازه شلیک کند.

فراتر از همه این مسائل، او یکی از کامل ترین مهاجمان حال حاضر فوتبال اروپا به شمار می رود؛ او قادر است با هر دو پا اقدام به شوت زنی کند، می تواند ضربات محکمی را از بیرون محوطه جریمه و با دقت بالا به سمت دروازه حریفان شلیک کند و نیز قادر است با زمانبندی خوب در محوطه جریمه حریف حرکت کرده و مدافعان را غافلگیر کند. او یکی از بازیکنان خبره در تغییر ناگهانی و سریع سرعت و جابجایی های شبح مانند بین مدافعان حریف است و بازیکنانی که برای مهار او در نظر گرفته شده اند را جا گذاشته توپ های ارسالی به محوطه جریمه را با ضربه سر به سمت دروازه هدایت می کند.

کیلیان امباپه

زمانی که ادینسون کاوانی و نیمار هر دو با مصدومیت دست و پنجه نرم می کردند، توماس توخل، سرمربی پاری سن ژرمن برای حل وضعیت نامساعد خط حمله تیمش به قهرمان جام جهانی متوسل شد، فرانسوی جوان و خوش آتیه تیم، کیلیان امباپه. این ستاره نوجوان نیز مربی خود را ناامید نکرد. او تا کنون در این فصل ۳۰ گل زده و ۷ پاس گل نیز برای هم تیمی های خود مهیا کرده است. اگر چه او فوتبال حرفه ای خود و نیز رقابت های این فصل را به عنوان یک وینگر آغاز کرد، در سیستم ۳-۵-۲ پاری سن ژرمن در کنار آنخل دی ماریا به عنوان مهاجم هدف مورد استفاده قرار گرفت.

نقش فعلی ام باپه در تیم به عنوان یک دوگانه وینگر- گلزن است، یا به عبارتی دیگر یک مهاجم کناری. او بیشتر در سمت چپ زمین بازی می کند و از سرعت و شتاب بالای خود برای جا گذاشتن مدافعان و سپس ورود به محوطه جریمه و یا حمله در فضاهای خالی ایجاد شده بر اثر جابجایی بازیکنان حریف استفاده می کند.

اگرچه سطح رقابت ها در لیگ ۱ فرانسه چندان بالا نیست، کیلیان امباپه بیشترین استفاده را از این شرایط برده است. تیم های حاضر در این رقابت ها اغلب به دلیل فشار بالای بازی و خط هافبک پاری سن ژرمن در زمان بازی با این تیم، توپ را در میانه میدان از دست می دهند.

کیلیان امباپه این مساله را به خوبی می داند و زمانی که تو در مالکیت پاری سن ژرمن نیست، این بازیکن با بهره گیری از این مساله به کناره سمت راست رفته و سپس منتظر می ماند تا هم تیمی ها پس از به دست آوردن توپ آن را در عمق برای او ارسال کنند. محل های مورد علاقه این بازیکن برای شوت زنی، سمت راست و بیرون محوطه جریمه و نیز داخل محوطه ۱۸ قدم است. بیشتر این ضربات پس از یک جابجایی هجومی بین بازیکنان این تیم و یا ضد حمله اتفاق می افتد. همچنان که فضای خالی زیادی در جلوی این بازیکن وجود دارد، کیلیان ام باپه می تواند از فاصل دور نیز اقدام به شوت زنی کرده و شانس خود را برای گلزنی امتحان کند. به همین دلیل است که xG این بازیکن در فصل جاری برابر با ۵.۶۲ +  بوده است.

نتیجه گیری

دسته بندی و خوشه بندی K میانگین در زمانی که الگوهای نتایج و مجموعه داده های بزرگتر با هم گروه بندی می شوند بسیار سودمند است. محدودیت های قابل توجهی نیز وجود دارد؛ مانند پیوستگی و وابسته بودن به فاصله اقلیدسی به جای پارامتر های دیگر، که به این معنی است که این مجموعه همیشه به دنبال خوشه های برابر از نظر اندازه خواهد بود، حتی اگر چنین خوشه هایی در مجموعه داده ها موجود نباید. با این وجود و برای مجموعه داده هایی نظیر خوشه ها و دسته های شوت، برای تجزیه و تحلیل رفتارهای اصلی شوت زنی، این شیوه کافی است و از آن می توان برای تجزیه و تحلیل حریفان و بازیکنان به صورت فردی و مجزا استفاده کرد.

پیش‌بینی ورزشی در سایت بتکارت

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
خروج از نسخه موبایل